در آسمانم نعره ی تکبیرها باقیست
در آسمانش نالهٔ آژیرها باقیست
هم انتقام خشت خشت خانهٔ مظلوم
هم انتقام کودکان و پیرها باقیست
آن خوک ویرانگر بداند بعد از این تا هست
بر گردنش قلاده و زنجیرها باقیست
در بین گرد و خاک و غرشهای پی در پی
آری جدالش در مصاف شیرها باقیست
مأیوس گشته لشکر صهیون ولی از او
نیرنگهای بی حد و تزویرها باقیست
خیبر شکن سجیل و فاتح حسرتش مانده
تا قلب دشمن اشتیاق تیرها باقیست
از روی دنیا محو گردد لکهٔ ننگین
تا مرگ تدریجیشان تدبیرها باقیست
او را شکستش میدهیم این وعدهٔ حق است
گرچه برای مرگشان تاخیرها باقیست
ما مرد میدانیم، تا جان در بدن داریم!
تا ذوالفقار حیدر و شمشیرها باقیست