اگر قرار شده حال من به هم بخورد
به حکم حضرت معشوق لاجرم بخورد
تکانِ پلک تو کافیست تا زمین و زمان
گلولهیی بشود بعد بر سرم بخورد
تمام فلسفهها امتیاز معشوقاند
دلیل خلقت عاشق همین که غم بخورد:
یک اتفاق شوی مثل جوی آب شوی
زمین سینۀ من ناگهان قدم بخورد
تو دست باشی و من تابلوی نقاشی
به این بهانه مگر نقش من رقم بخورد
دوباره زندهگی از نو، ولی خدا نکند
تصادفاً خط ابروی یار خم بخورد
اگر قرار شده حال من به هم بخورد
بگو چه کار کنم؟ غیر این که سم بخورم