بنام خالق غوغا! بنام این خیابانها!
مرا با خود بگردان در تمام این خیابانها
میان دستهایت جا بده دست غریبم را
مبادا گم شوم در ازدحام این خیابانها
بیا آزاد کن در دست باران گیسوانت را
که عطری تازه میخواهد مشام این خیابانها
برقص آور زمین و باد و باران و درختان را
بکاه از غصههای ناتمام این خیابانها
تو ای گمگشتهی دیرین! بگو ای “شرقیِ غمگین”
سراغت را بگیرم، از کدام این خیابانها؟