بند پنجم

پس از یک ماه، دور سرفرازی
فرود آورد پا، ماه حجازی

نزولی داشت آن شب ماه در طشت
نزولی بس حقیقی، نه مجازی

شغالی رو به ماه آواز می‌داد
رجز می‌خواند از ایام ماضی:

چه می‌شد کشتگان بدر می‌دید
فراز منبر و بوزینه‌بازی

عرب نو کرد رسم جاهلی را
تفاخرهای کرد و ترک و تازی

به سوق شام ارزان عرضه‌‌کردم
ردای دین، ولی وارونه‌سازی

پس از چندی به سلطانی بدل شد
خلافت، از پس فتح اراضی

تن بی‌سر به صحرا پیکر کیست؟
بگویید این عقیله دختر کیست؟

شناسنامه