ای کاج سربلند؛ خدا را بُلندتر
برخیز! راستقامت و بالا بُلندتر
وقتی بناست سر برود روی چوبِ دار
بهتر همان که از همه سرها بُلندتر
بر میلههای این قفس تنگ؛ دل مبند
پروازِ بالِ تو است ز عَنقا بُلندتر
جوی حقیر دهکده جای نهنگ نیست
بگذار پا به دامن دریا بُلندتر
زین چاه دل بکن که نظرگاه؛ بیشتر
وقتی که هست جای تماشا بُلندتر
یک روز؛ سر بر آورد از خاور آفتاب
ما داشتیم از این شب یلدا بُلندتر
میریختم به پای تو میداشتم اگر
از رود هیرمند و هریوا بُلندتر