صبح همه به خیر!
خورشيد سرزده است
از پشت برجِ پير كليساى روستا
برخيز و
اول
از پيش پنجره
كنار بزن خواب پرده را
بعد آسمان معتدل و تازه را بگو:
صبح تو هم به خير!
بعد آب پاش قرمز را پر كن و بيار
گلدان پشت پنجره انگار تشنه است
اينگونه
مثل روزهای تمام گذشته ات
يك روز ديگر از
تنهايىِ مُقدَّر خود را شروع كن
بگذار بنگريم
كه امروز
تا شب چه مى شود؟