چنین تکرار شد یکبار دیگر سوره الفیل
و بعدش بیامان بر لشکرت بارانی از سجیل
گمانت میرسید از این چنین طوفان الاقصایی
که در هم بشکند از هیبتش بنیادت اسرائیل
چرا چرخی زدی و گم شدی در خود پرستیها؟
کسی که رد شدی با پای موسی از میان نیل
خدا پرونده جهل تو را پیچیده طوماری
پس از شرح عقب گرد تو در قرآن و در انجیل
دگر چیزی نمانده تا بروبد خشت و خاکت را
همین پیگردها از چهار سو چون صور اسرافیل
مگر راه فراری میشود پیدا از این میدان
که با سنگ فلاخن کودکش گردیده عزرائیل
به قول شاعری گور شماها در تلاویو است
کجا بی کفش و بی تنبان، کجا بی بار و بی بندیل