انگار دارد روی اقیانوس میبارد
وقتی که باران بر فراز طوس میبارد
باران میاید روی کاشیهای ایوان یا
فیروزه بر روی پر طاووس میبارد
شبها حرم آنقدر پر نور است که انگار
از صحن سوی آسمان فانوس میبارد
پیش تو ارزش دارد آن باران اشکی که
از چشمهای خسته و مایوس میبارد
باران که با منت میاید بر سر هر شهر
در شهر تو با نیت پابوس میبارد