بابه نوروز آمد و لب وا نکرد
هی دوید و ” آجه*” را پیدا نکرد
کوچه کوچه، خانه خانه در سکوت
بر سرِ بازار، کس غوغا نکرد
دختران مکتبی افسرده شد
غیر غم بر جانشان کالا * نکرد
بلخ و کابل شور و شوقش گم شده
پای شادی را کسی امضا نکرد
یک بغل اندوه و غم در سینههاست
این حقیقت را قلم حاشا نکرد
خینه * زد دستانمان را خون دل
خینه از اندوه ما پروا نکرد
بابه نوروز آمد و امسال هم
التفاتی مفتی و ملا نکرد
از تمام قریه های ما گذشت
در سَخی کس، “جَندَه” * را بالا نکرد
آجه: در یکی از افسانههای قدیمی افغانستان این باور وجود دارد که این پیر زن (آجه، کمپیر) هر نوروز منتظر آمدن بابا(بابه) نوروز هست تا با او ازدواج کند…
این افسانه در این مختصر نمیگنجد، خلاصه این دو به هم نمی رسند…
کالا: در گویش مردم افغانستان به معنی لباس
خینه: حنا
سّخی: دوزیارتگاه مهم یکی در کابل و دیگری در مزار شریف که هر ساله مراسم جّندّه بالا در این دو زیارتگاه انجام می شود.
جنده بالا: یک جشن یا میله ملی که هر سال در مزار شریف و کابل انجام می شد با حضور مشتاقان از سراسر افغانستان و در این اواخر با ممنوعیتها و محدودیتهای طالبان رو به رد شده است.