از برای این وطن آزرده خاطر نیستند
شاعرانی عشقی این عصر، شاعر نیستند
قرن، قرن ۲۱ از قرن پنجم شعرشان
شاعران عصر حاضر هم معاصر نیستند
فخر میدارند بر مایان ولی آنگونه که
هی تظاهر مینمایند از مفاخر نیستند
کاهنان هستند و میگویند قومی یوسفیم
تو مگو از خواب بر ایشان معبر نیستند
خویش را چون سایه پندارند بر بی سرپناه
حیف بر همسایه خود هم مجاور نیستند
نئشها در جادهها افتاد اما کس ندید
این جماعت گویا که هیچ عابر نیستند
جان فدا خواهی به میهن هرکه گوید حاضرم
در عمل اما تو میبینی که حاضر نیستند
ادعاشان اینکه مرهم میشوند بر زخمها
ادعا باشد نه آنگونه موثر نیستند
ابتدای جنگ هر که آستین بر میزند
این برادرها ولیکن مرد آخر نیستند