آخرین اشعار

آیین شهریاری

شهریاری و شتربانی به یک دستور نیست
سرخوشی‌های خم می در سر انگور نیست

نغمه موزون هستی پاس استعدادهاست
آنچه از نی می‌تراود بر لب شیپور نیست

سیرت آزادگی شرط است در تدبیر عقل
انتظام کار ملت شغل هر مزدور نیست

ای رئیس دولت جمهور والا مرتبت
شهر ارواح معظم دولت جمهور نیست

ما هم آخر دور از جان شما یان آدمیم
جرم آدم بودن ما هر چه باشد گور نیست

قرن ها این خاک مهد علم و عرفان بوده است
تور شهرستان حکمت لانه‌ زنبور نیست

هر که هستی اندکی از خون خلق اندیشه کن
قصه روز قیامت آنقدرها دور نیست

شهریاری و شتربانی و یک دستور نیست
سرخوشی های خم می در سر انگور نیست

شناسنامه