شکوفه میکند سیم خاردار
تا با صداهامان
میگذریم در یکدگر
دیوار
ایمان می آورد به عبور
پل
میداند
نامردی کند اگر
پرواز با ماست
میگذریم از هفت گرداب
تا عاشق میشوی
درنا شدن
و نا شدن
ارزانی توست
پاییز
سرگرم میکند بادها را
با قصه های رنگارنگ
چیزی از آن پاییز بگو!
یک کرسی و دو تنهایی
و پرنده یی که میگفتی تو کاکلی من هدهد
تردید نداشتیم اما در طراوت ارغنونش
انگار آواز میخواند تنها برای ما
ما آواز میخواندیم انگار
ویلنی در من تکرار میکرد کاکلی را
سه تاری در تو دنبال میزد هدهد را
شکوفه کرد سیم خاردار
و ما
بی صدا مان گذشتیم در یکدگر…