آخرین اشعار

آرزویم نیست

هوس ندارم و در سینه آرزویم نیست
سکوت کرده‌ام و شوق گفتگویم نیست

پرنده‌ام که قفس در خودش فشرده مرا
شکسته‌ام که به سر شور های و هویم نیست

قرار گم‌شده‌ام را دمی نمی‌یابم
چرا که گم‌شده‌ام کس به جستجویم نیست

نمانده دست رفاقت دریغ در دنیا
که غیر بیم جدایی به چارسویم نیست

گرسنه مانده‌ام و خون من چه ارزان است
در اوج تشنگی‌ام آب در سبویم نیست

زمین سوخته‌ام انتظار بارانم
درخت خشک خزانم که رنگ و بویم نیست

شناسنامه