روز اول در کنار رود فهمیدم که تو
چشم هایت را که دیدم زود فهمیدم که تو
دوستم داری و پنهانی نگاهم میکنی
پشت کلکین لحظهی بدرود فهمیدم که تو
درمیان جنگ وقتی ایل تو کوچید و رفت
ابتدای جادهی بهسود فهمیدم که تو
دختر کوچی کنار چشمه وقت رفتنت!
عکس تو در آب جاری بود فهمیدم که تو…
گم شدی در جنگل پوشیده از ابر و خیال
بعد از آن تصویر وهم آلود فهمیدم که تو…