آخرین اشعار

تو نیستی

تو نیستی و تمامم چگونه شعر بگویم؟
پس از تو شعر حرامم چگونه شعر بگویم

تو نیستی غم ها می برند دست به دستم
اسیر غصه مدامم چگونه شعر بگویم؟

پس از تو خاطره ها می خورند حافظه ام را
لبی دچار جذامم چگونه شعر بگویم

پس از تو مزه انگور و خاک یک رقم است
همه گس است به کامم چگونه شعر بگویم…

نه خلوتی است نصبیم، نه شاهدی است حریفم
نه باده ایست به جامم چگونه شعر بگویم؟

نه ماه می دهدم رو نه آفتاب، دگر… هیچ
پریده لب بامم چگونه شعر بگویم

زلال وحی تو بودی که لایقم نشمردی
یکی پیمبر خامم چگونه شعر بگویم

به خاطر تو کلامم به شعر می شد رامم
تو نیستی و تمامم…چگونه شعر بگویم…؟!

شناسنامه