ادبیات افغانستان، ادبیاتی قوی و درخور توجه است. مجموعهی حاضر که مشتمل بر پانزده داستان کوتاه از نویسندهی جوان افغانی است نیز بخشی از سلسلهی “ادبیات معاصر افغانستان” به شمار میآید. برای نمونه “سپیدارهای گمشده”، ماجرای پسر چوپانی کمعقل است که خانوادهای از کودکی سرپرستی وی را به عهده گرفتهاند اما او خاطرهی محوی از خانوادهی واقعی و روستای محل تولدش در ذهن حفظ کرده که او را وامیدارد تا گاه گاهی به راه افتاده و بیابانها را به دنبال جایی بگردد که سپیدارها ردیفاند و چشمه و جوی آبی در کنارشان است و زمینهای سبزی پیشخانهای گسترده شده است. همین امر سخت موجب ناراحتی ناپدری شده و باعث دلگیریهای بسیار میشود. از دیگر داستانهای کتاب میتوان به: تهاجم باد، تهاجم خاک، گمشدگان، شبهای برفی، آخرین لغزش آدم، عشق ملکهی عسلی و… اشاره نمود.