اینک بهار از پل پیوند بگذرد

اینک بهار از پل پیوند بگذرد
سالی دگر به لطف خداوند بگذرد

این‌بار در طلیعه‌ی نوروز فارسی
بر شرق یک بهار خوشایند بگذرد

یعنی که در جوار خراسانیان پاک
این آخرین دقایق اسفند بگذرد

شاعر شکار لعبت شعر دری شود
یک چند از غم زن و فرزند بگذرد

با کاروان حله بیاید ز سیستان
با کاروانی از گل و لبخند بگذرد

امسال در سواحل آمویه سر کند
امسال از سواحل هلمند بگذرد

منزل کند مقابل تندیس رودکی
تا از خیال کوه دماوند بگذرد

آری، در این زمانه که قند است هر طرف
آدم چگونه می‌شود از قند بگذرد؟

آن هم دمی که حنظله هم قند می‌شود
یک بار اگر به شهر سمرقند بگذرد

اینک رسیده موسم پیوند پارسی
اینک بهار از پل پیوند بگذرد

شناسنامه