خراسان زادهی NL زمینم
تبارم پشتون و اوزبیک و تاجیک
بلوچم یا هزاره، مادر روی زمینم
من اینم دختری از سایههای دور
و یا من زادهی یک مادری از دور دست
زادگاه خوب من کابل زمینم
فریزلندی (Frieslandi) و یا بانوی دشت آهنینم
به عشق نو دو چشم شوخ من هر رنگ میگیرد
چو گلهای بهاری میتپم
در قلب کیوکن اف (Keukenhof)
و من این تانیا ام
عاشق این زندگی نازنینم
تفنگات را قلمهایم، همیشه خط خطی دارد
مگو از جنگ، من ویرانگر جنگم
و تندیسی که از مهر است
برایت با سر انگشت میبافم
مرا باغی بود، وحشی
که خوی تند من در میلههایش تاب میآرد
بلالیین دروپ (Blijendrop) را من در کمینم
اگر موهایم خرماییست
سرآغازش طلایی بود
سیاهی و طلایی میشود همدم