باز شب شد، زبانه باید زد
طبل فریاد با «نه» باید زد
دردها را سرود باید کرد
نعرۀ عاشقانه باید زد
آب در خون باغ میسوزد
اندک اندک جوانه باید زد
گام در جادههای سخت زمان
بال بر بیکرانه باید زد
ماه تاریک، راه باریک است
خواب را تازیانه باید زد
باز شب شد، زبانه باید زد
طبل فریاد با «نه» باید زد
دردها را سرود باید کرد
نعرۀ عاشقانه باید زد
آب در خون باغ میسوزد
اندک اندک جوانه باید زد
گام در جادههای سخت زمان
بال بر بیکرانه باید زد
ماه تاریک، راه باریک است
خواب را تازیانه باید زد