همت ما را نگر، همهمه بهار را
شعر و ترانه را شنو، نغمه چشمه سار را
شور شعور شبنم عشق شکوفه می دهد
قامت دشت و کوه را، دامن روزگار را
سرخی سیب آسمان تا به سحر رسیده است
تا دهد آه و ناله ای، سینه بی قرار را
باغ اگر غنیمت غاصب زاغها شود
حسرت دل به پا کند خاطر داغدار را