سلام بر تو و این شوکت خراسانی
سلام بر تو و این دیدگاه ایرانی
قبای دین تو پوشیده جان فرهنگم
ندای نعره تکبیر توست آهنگم
بر این شکوه تمدن جناب یعنی تو
شکوه و معنی این انقلاب یعنی تو
ستمگران به ستوه آمدند از نامت
نبرده جز به رهایی مسیر در گامت
شکوه رفته ایران دوباره آمدهای
به روزگار سیاهی ستاره آمدهای
تو راه رفتی اگر چاه پیش پایت بود
تو خواب دیدی و صد ماه پیش پایت بود
به کینهخواهی تاریخ، انتقام تویی
به عصر حاضر دینباوران، امام تویی
مباد بشکند این شان بیکرانه ما
مباد ساز دگر سر کند ترانه ما
بر این سراچه جنگ و امید روزن باش
بر این کناره خاموشگشته، شیون باش
چنین که دشمن دیرینه مات جنگ تو شد
چنین چکامه فتح چکاد سنگ تو شد
در این عمامه تاریخ سربلندی ماست
چنین نماد و بزرگی به شرق دور کجاست
هزار باد ترا عمر، ای خراسانی!
چنین که رخش شهامت به شرق می رانی
هزار تیر سیاووش رها از انگشتت
شکسته پوز ستمپیشه از سرِ مشتت
سلام پیر خردمند انقلاب! سلام!
سلام پنجهی شیرافگن عقاب! سلام!