رایانه رویا

عشق روشن می کند رایانه‌ی رویای من
می نشیند دل به پشت میز دفتر؛ جای من

می وزد آن سوی خط عطر نفس های کسی
ناگهان گرم و گوارا می شود دنیای من

می گشاید صفحه ی خود را ترنم می کند
آخرین منظومه اش را شوق؛ با آوای من

شور و حال جمله ها و رقص رنگین حروف
زاید الوصف است در ایمیل مه سیمای من

پرحلاوت می نویسد مطلب خود را خیال
می فرستد نامه را احساس؛ با امضای من

شناسنامه