آخرین اشعار

راضیه، نامه، و جنگ

باد از هر ویرانه ای كه بگذرد

لشكری در صدای اوست

هر سربازی كه از كنارم می گذرد

بوی خواهرم را می دهد

همه چیز می تواند بی مقدمه باشد

عاشق شدن

و جنگ

كه سر زده به خانه آمده است

همه چیز می تواند ناخواسته باشد

كلاش و برادرم

شانه به شانه

در آلبوم عكس

راضیه، راضیه، راضیه

نامه ای كه در جیب من است

گلوله خورده

و من هنوز به خانه بر نگشته ام

و تو با تمام لبخندت

در پاكتی بی مرز

هنوز به من نرسیده ای

در جنگ

همه چیز می تواند بی مقدمه باشد

شكست ، پیروزی

و قرآن به جا مانده ای

و نامه ی به جا مانده از من

كه تنها…

تنها به خانه برمی گردند

شناسنامه