مجموعه شعر سپید «خشخاشها» اثر شاعر جوان افغانستانی، امان میرزایی است. این دفتر شامل شعرهایی اجتماعی و عاشقانه است که با گوشت و خون مردم افغانستان نوشته شده چه آنهایی که جانشان را برای خاک، دفاع از ناموس، چرخهی حیات، کار، زندگی فدا کردهاند و چه آنهایی که به ملت خویش خیانت کردند.
میرزایی درباره این اثر گفته است: این کتاب تمام آنچه که خودم هستم و تمام آنچه که از جامعهی خویش وام گرفتم را در بر دارد: در نابهنگام جنگ عاشق زنی هستم که هرگاه هم آغوشم بود در من معجزه ای اتفاق می افتاد او را تبعید کردند پس از رفتنش هنوز ادامه ی جنگ است و من در پشت اندامش پنهانم چریک ها از کوه پایین آمدند درخت ها لرزیدند و زنبیل از دست محبوبم افتاد.