تو نو بهاری و دستان تو دو ساقه گلاند
نگاه های تو رودند و پلکهات پلاند
نگاه می کنی و حرف عشق از چشمت
رسد به آبی هفت آسمان بلند بلند
به من نگاه کن ایمان می آورم بانو!
خدای عشق تویی چشم های تو رسلاند
ستاره کف زند و آسمان غزل خواند
و مهر و ماه برایت دو روی یک دهلاند
بیا و باز نشابور کن مرا بانو
که دور چشم تو مژگان نه لشکر مغلاند