آخرین اشعار

مبهوت تماشای شهیدان

تقدیم به شهیدان حرم مطهر رضوی (شهید اصلانی و شهید دارایی)

 

هر آینه آیینه غزل خوان شده در صحن
مبهوت تماشای شهیدان شده در صحن

خون سرخی سبزی است که در فصل بهاران
رسوا گر پاییز و زمستان شده در صحن

خون راه رسیدن به سلامی است که پیداست
در حسرت لب های تو پنهان شده در صحن

افتادی و برخاست به تکرار تو تکبیر
تاثیر قیام تو دوچندان شده در صحن

لب های تو آیات الهی است که اینک
خاموش ترین قاری قرآن شده در صحن

در مأذنه ی حنجر تو نام علی بود
این حنجره خود خنجربُرّان شده در صحن

ای خلق بگویید غریب الغربا کیست؟!
جز صاحب این دیده ی گریان شده در صحن

این شاه نصیحت گر فرزند شبیب است
پس روضه ی سختی است که عنوان شده در صحن

گودال عطش، شمر ستم، خشکی لب ها
چون کرب بلایی است که مهمان شده در صحن

شناسنامه