آخرین اشعار

کوچه‌های حسرت

امشب که گریه کردم بغض ترا عزیزم
تا کی زدست دوری از دیده خون بریزم

امشب که یاد هایت زخمی زند به قلبم
من با خیال زخمی با درد می ستیزم

باران اگر ببارد، با تو روم زیارت
دیروز گفته بودم ، امروز در گریزم

خنجر مزن به روحم زیرا که بی تو عمریست
در کوچه های حسرت چون گرد ریز ریزم

شناسنامه