روزگار نحس

این روزگار نحس به مانند یک غم است
هرچه زمانه بر سرم آورد ماتم است

هر لحظه با خیال دلم درد میکشید
این درد ها همیشه ز قانون عالم است

دنیا همیشه غم به جبینم نوشته بود
گر چند جشن خوب گل سرخ ما کم است

دگر شراب تلخ مریزی به جام من
این حرف های خستۀ دنیای آدم است

شناسنامه