به فرزندم عقیل
هرچند ز عالم جگری سوخته دارم
شادم که گلی هم چو تو اندوخته دارم
در شیب اجلخیزترین جادهی محتوم
شمعی به فرا راه خود افروخته دارم
زان سان که پدر با من نااهل عجین بود
من نیز هوای تو پدرسوخته دارم
یک سینهی بیکینه و یک طبع غزلساز
درسی است که من از پدر آموخته دارم