این شهر هم بدون تو جایی به من ندارد
دنیای عاشقانه صفایی به من ندارد
من درد و آه و گریه نفس می کشم بدونت
این کوچه های بسته هوای به من ندارد
وقتی که نیستی منم و این سکوت مطلق
صدها ترانه بی تو صدای به من ندارد
لبریز درد و خسته گی ام، لحظه ای بیا که
این دردها به جز تو دوای به من ندارد
برگرد! قهرمان همه عاشقانه هایم
که آیینه هم بدون تو، جایی به من ندارد!