درشت و هر چه درشت
خشنتر از نگهِ زخم دوزِ همشهری
گرفتهتر ز دلِ آفتابخانهٔ قرن
(جهنّمِ من و تو)
به برگ برگِ کتابِ سوادآموزی
به لوحه لوحهٔ مشق
به برج برجِ جفا کاخهایِ سرخ و سپید
به تخته تختهٔ زندانهایِ رویِ زمین
به رویِ نان و به سرپوشِ شیشههایِ شراب
به کنج کنجِ صلیبِ مسیح
فرازِ منبر و پیشانیِ بتِ بودا
به خطِّ واضح و خوانا
درشت و هرچه درشت
به یک قلم بنویس:
آ-زا-دی
آ-زا-دی