زندگی

این دفعه مست و مخفی و جادوگر آمده است
شیطان شده به داخل جانم درآمده است

این دفعه من گریخته‌ام دربه‌در، ولی
او هر کجا منم زِ من اول‌تر آمده است

در قهوه‌خانه، مشتریِ ماه می‌شوم
پیش از من او به صورت خدمتگر آمده است

در زندگی‌اش حتی، از من جلوترست
پیش از من او به شکل یکی مادر آمده است

در مدرسه، مدیر شده، در اداره میز
در کوچه پاسبان شده، دردسر آمده است

من کشته‌ام یکی دو نفر را چه فایده
هر دفعه او به شکلِ یکی دیگر آمده است

این دفعه من گریخته‌ام سوی دشت‌ها
او چشمه گشته از دل صحرا برآمده است

او روح باغ‌های تمامِ جهان و من
تنها گلی که از ازلش پَرپَر آمده است

او آبِ چشمه‌های تمامِ جهان و من
لب‌تشنه‌ای که رخِ به رخ کوثر آمده است

در چشمه لُخت می‌شوم و غرق می‌شوم
عمر من است او که همین جا سرآمده است

شناسنامه