آخرین اشعار

چقدر آرام و ساکت

چقدر آرام و ساکت

به تکانه های ساعت گوش سپردی

دختر دریاهای دور دست

با ردای دلیری و دلبری

خیره شدی

به چشمانم

تا بجایت بیاورم

حرفی از سکوت

نیاورد لبهایت

چنان چشمان زیبایت

که ساکت اند

اما

غوغای یک غول

آنگونه که چشمانت را

به فریاد میخواند

میداند

فریاد جز زندان بان حرف های نگفته ته دلت نیستند

دلتنگی هایت رومان زندگانی

ای نگاهت زبان هر زیروح…

شناسنامه