گیسو پریشان جاده را کمتر پریشان کن
قدری مدارا با دل غمگین آبان کن
با گامهای بی قرار رو به تنهایی
کمتر مشام کوچه را درگیر باران کن
برگرد سمت من نگاهی کن که غمگینم
اشکی بریز و حسرت من را دوچندان کن
چیزی بگو با من شبیه قامتت موزون
حرفی بزن در ابتدای شعر طوفان کن
آغوش وا کن رو به این تنهایی غمگین
بیتابی ام را در دهان بوسه پنهان کن
یک بار آتش را گلستان کرده ای، ای عشق
این بار لطفی کن بیا آن را خراسان کن
ما هر دو با یک باد از یک شاخه افتادیم
من مینویسم عاشقت هستم تو کتمان کن!