سالها سالهای تنهایی
زخم ناسور من چه زیبایی
زخم ناسور من ز روز ازل
بر تنم آفتاب و دریایی
بر تنم ماندگار میمانی
از چه رو ساکتی، پریشانی
تو نگاه تمام شهر شدی
شهر من، بی دریغ ویرانی
قزح قوس در نگاه تو است
رنگ رنگ است موج چشمانت
شاعری گشتهام که می جویم
غزلی از دو چشم حیرانت
غزلی پیچ و تاب میگیرد
لای موهای مبهم و سردت
درد در من ترانه میسازد
وای زیباست در من این دردت
تو که آرامش شبستانی
از چه رو ساکتی، پریشانی
تو سکون تمام قصه شدی
به شکوه فسانه میمانی
سالها سالهای تنهایی
رستم قصههای رویایی
در من انگار جاودانه شدی
در تنم زخمهای زیبایی
 
				 
								 
								 
								 
								