آخرین اشعار

خجالت روی سیاه

مگر به عشق تو‌ بار گناه کم بشود
مگر به سینه زدن سوز آه کم بشود

خدا کند که بمیرم به پای عشاقت
چه‌ غم اگر که از این کوه کاه کم بشود

میان راه بمانم به مقصدی نرسم
بگیر دست مرا… رنج راه کم بشود

هنوز زیبایی قامتت اگرچه کمان
هلال وار اگر از قرص ماه کم بشود

سیاه پوش‌شدم در عزای تو یک عمر
مگر خجالت روی سیاه کم بشود

شناسنامه