چشمانت

می کند زمین گردش بر “مدار چشمانت”*
باختم شبی خود را در قمار چشمانت

میشود سخن شیرین از انار لبهایت
خنده می کند وقتی قندهار چشمانت

خاک کوچه هایت من، بر دلم قدم بگذار
سبز میشوم با تو، از بهار چشمانت

حوض آبیِ خانه، ماه و رقصِ ماهی ها
ماه، ماه روی تو، رقص، کار چشمانت

روی کاغذی بنویس، نام کوچک من را
بین خواستگارانِ بی شمار چشمانت

*= نزار قبانی، کتاب “باران یعنی تو بر می گردی”

شناسنامه