هوای تلخ

غم است روی غم و غم به روی غم اینجا
تو نیستی و به دوش كه سر نهم اینجا

تو نیستی و به درد چه می خورد دنیا
غمی ست تلخ، تقلای بیش و كم اینجا

دلار، دلبر و، یورو نم یشود یارم
گرفته است دلم بی تو بدرقم اینجا

نفس شكسته، هوا تلخ و آسمان كوتاه
چه می كشم ب هخدا بی تو دم بدم اینجا

گرفته خاطرم و برنم یدهد روحم
جز این كه دیده و دل می رسد به هم اینجا

در آستانه ی بار دگر قضا شدنم
چه فرق م یكندم هستی و عدم اینجا

تو نیستی و كه را می توان تنفس كرد
تو نیستی چه كنم جز كه جان دهم اینجا

شناسنامه