آخرین اشعار

نوازش

وطن! خواهند آخر خانۀ خاکسترت سازند
نجنبی گر ز جا خاک خودت را بر سرت سازند

جدا سازند از هم استخوان‌های ترا، آری
به میل خود ـ چو بازیچه ـ به شکل دیگرت سازند

به گوشت حلقه یی از بند بوت خود بیندازند
غلامت؟ نی، غلامت نی… غلام نوکرت سازند

نوازش میدهند از مهربانی شانه هایت را؟
بیا خود را تکان ده! این حرامی ها خرت سازند

پرت را بسته اند و میبرندت با هوا بالا
اگر پرواز این سان است آخر پرپرت سازند

شناسنامه