مریم

بر شانه‌ای مریم سبد پر ز انار است
مریم چه قدر سبز چه اندازه بهار است

می‌ آید از آن سوی خیالات خیابان
در ذهن خیابان همگی سرو چنار است

می‌ آید و می می‌‌چکد از طرز خرامش
با هر قدمش را دو سه جرعه خمار است

زیر لب او زمزمه‌ای روشن یک شوق
در حنجره‌اش تابش یک باغ چه سار است

رخسار گل انداخته‌اش رنگ گل سرخ
رنگ لب او حسرت گل‌های بهار است

رد میشود و عاشق دل‌ تنگ شکسته است
آرامش صد آینه با سنگ دچار است

شناسنامه