چیست این در چشمه غلطان، ماه، یا ماهی در آب؟
یا نه، افتاده درخشان گوهر شاهی در آب
جان گرفته ریگ و سنگ چشمه از شوق تنش
آدمی زاد است یا قانون آگاهی در آب
آب، از روز ازل در کار صدق و پاکی است
ای عجب، پیدا شد اینک اصل گمراهی در آب
آن که پرپر می زند بیتاب روی موج ها
کبک های مست، یا دو کفتر چاهی در آب
کودکیها مادرم می گفت از شاهِ پری
اینکه گاهی ساکن خاک است او، گاهی در آب
من که از دوران طفلی دور ماندم از وطن
این زمان آموختم شور وطنخواهی در آب
از علامتهای آن صبح قیامت قامت است
اینکه آتش، یک شبی پیدا کند، راهی در آب
مردمان در خاک و آتش، بس خدا را دیده اند
پس چه مشکل، من یکی باشم «هوالاهی» در آب
آب ماوای پریزاد است در اسطورهها
ای بنی آدم، بگو آخر چه می خواهی در آب