بچه هاى كوچه هاى مان
مرد خانه اند و هر غروب
شاهدان مرگ آفتاب ميشوند
دختران كوچه هاى مان
پيش از اين كه كودكى كنند
خود عروسكى
روى رختخواب ميشوند
زير دستهاى جبر زندگى
ذره ذره آب ميشوند
با تب همين سكوت تلخ و بى ثمر
تا به كى دوام مى كنيم؟
بچه هاى كوچه هاى مان
مرد خانه اند و هر غروب
شاهدان مرگ آفتاب ميشوند
دختران كوچه هاى مان
پيش از اين كه كودكى كنند
خود عروسكى
روى رختخواب ميشوند
زير دستهاى جبر زندگى
ذره ذره آب ميشوند
با تب همين سكوت تلخ و بى ثمر
تا به كى دوام مى كنيم؟