زمانه از سر نعش تو با تفنگ گذشت
ز روی کشته تو سایه های جنگ گذشت
چه آهوان که دویدند در دل تنگت
شبی که از جگرت پنجه پلنگ گذشت
تپید ماهی سرخ و سپید و تُنگ شکست
از آب های جهان سایه نهنگ گذشت
گلوله در دل تنگت طنین دیگر داشت
دُهل زن آمد و از کوچه های تنگ گذشت
تو از دریچه برون را نگاه می کردی
که خلق آمد و با پرچم سه رنگ گذشت