آخرین اشعار

تمام واژگان شعر من، پیش ات گروگان شد

تمام واژگان شعر من، پیش ات گروگان شد
شعور شاعری در پشت شهر شیشه پنهان شد

شعور شاعری در پشت شهر شیشه پرپر زد
سکوت زخمی اش آواز خلق خانه ویران شد

شبی که در جهان کوچک اش چون برق رویدی
نگاه شوق و دلتنگی به چشمانش نمایان شد

تو آن ماهی که وقتی در وجود شهر تاییدی
به یمن دیدنت دنیای تاریکم چراغان شد

نگاه ات کردم و دریاچه ای در باورم خندید
نسیم شعله ها آشفته ی آن چشم حبران شد

تو آن ابری که سوغات بهاران در بغل داری
زمین خاطرم از خاطرت لبریز باران شد

تویی که شانه هایت تکیه گاه بی کسی بودند
توبی که واژگان شعر من، پیش ات گروگان شد

شناسنامه