آخرین اشعار

بر پله نشسته ای

بر پله نشسته ای با زیبایی ات

با کفش‌های کتانی

و ژاکت سبزت

سرما

خیره مانده گونه هات

پلک هم نمی زند

چای تازه دم است نفست

عابران خسته غروب را

تو رفته ای

بر پله نشسته زیبایی ات…

شناسنامه