متن آهنگ:
هوا خنک شده و بازوانت عریان است
مرا بپوش عزیز دلم زمستان است
اتاق پر شده از جیغهای تلویزیون
همیشه این سگ اعصابخوار «چالان» است
غم آفتاب شده، آفتاب تاریکی
و زندهگانی من آفتابگردان است
دو چشم من که شده ناودان خانهٔ تان
و گریههای تو که امتداد باران است
چقدر فرصت دیدارهای ما کوتاه
چقدر گفتنیام، حسرتم فراوان است
نگو دعای مرا ذرهیی قبول نکرد
گلم خدای جهان من و تو دیوانهست
تو انتظار منی، من تمام، دلهرهام
تمام شهر پر بوق و راهبندان است