
آهنگ بگذار تا بگریم از احمدظاهر به همراه متن
بگذار بگریم من و بگذار بگریم بگذار در این نیمه شب تار بگریم در ماتم پژمردن گلهای امیدم بگذار که چون ابر به گلزار بگریم
بگذار بگریم من و بگذار بگریم بگذار در این نیمه شب تار بگریم در ماتم پژمردن گلهای امیدم بگذار که چون ابر به گلزار بگریم
از این آواره ، از این سرگردان ، از این تنهایی ، او از این زندان به کابل جان به کابل جان به کابل جان
اگر ای آسمان خواهم که یکروز ازین زندان خاموش پند بگیرم به چشمِ کودک گریان چه گویم ز من بگذر که من مرغ اسیرم کجایی
زمانه او زمانه … زمانه این زمانه او زمانه این زمانه قدر آدم را نمی دانه در بساط خاطر آدم جز غم دنیا نمی مانه
بخوانم بیت بی پایان بخوانم ز درد ملت افغان بخوانم برای مردم آواره ی خود ز ایران تا به پاکستان بخوانم به کابل جان گذر
قـدح را سـر کنید، شب را سحـــر کنید غـــم دنـیــــــــا را از سـر بـه در کنید زندگی چیست؟ » خُـــــون دل خـوردن زیر دیوارِ آرزو
متن آهنگ: گردش چشم سیاه تو خوشم می آید موج دریای نگاه تو خوشم می آید همچو مهتاب که بر ابر حریری تابد تن و
متن آهنگ: تا كمر موهای خرما رنگ خوشبویش رهاست ماهیان سرخ كوچك در رگانش در شناست دختری را دیده ام در شهر سر سبز خیال