بادیگارد اولین مجموعۀ نویسنده و شامل ۱۰ داستان کوتاه است که هیچ کدام تاریخ نگارش ندارد.
اولین داستان این مجموعه «و ماها تمام گرد و خاک زمین را به آسمان میبریم» نام دارد و داستانهای بعدی بهترتیب عبارتاند از «گوشفال»، «آن محیط حال، آنجا که ورودی مسجد بود»، «پیرمرد میخندد»، «بیگ بابه»، «بادیگارد»، «پسمان»، «بدکاره»، «مورچههای سیاه و دانههای سفید» و «و پدرم بودا شده بود»
این مجموعه به نظر برخی از منابع بهنوعی ادبیات جنگ است و در بیشتر داستانها آثار، مشکلات و عواقب جنگ بیان شده است. قهرمانان داستانها یا خود جنگجویند و یا آسیبدیدۀ جنگهای مداوم. نویسنده در دو داستان «و ماها تمام گرد و خاک زمین را به آسمان میبریم» و «گوشفال»، نقبی به باورهای مردم زده است و با ورود به عقاید عامیانه کوشیده است سنتهایی را به تصویر بکشد که علیرغم وقوع تغییر و تحولات فراوان در زندگی بشر، شخصیتهای داستان گرفتار آنهایند.
دو داستان اول این مجموعه انعکاسی از زندگی مردم است و به همین دلیل ملموستر به نظر میرسند. هشت داستان دیگر مجموعه با جنگ ارتباط عمیقی دارد و نویسنده تلاش کرده است آن را به خواننده نشان دهد.