قسمتی از کتاب دم بند:
شب هنوز بیدار است
بر تخت تنهایی دراز کشیده ام
خیره به آسمان سپید کوچکی
بدون ماه، بدون ستاره
صدایی نیست
سکوت، حرفی است
که مدام با خودم تکرار می کنم و هر بار که پلک می زنم هیچ اتفاقی نمی افتد.
قسمتی از کتاب دم بند:
شب هنوز بیدار است
بر تخت تنهایی دراز کشیده ام
خیره به آسمان سپید کوچکی
بدون ماه، بدون ستاره
صدایی نیست
سکوت، حرفی است
که مدام با خودم تکرار می کنم و هر بار که پلک می زنم هیچ اتفاقی نمی افتد.