ملت افغانستان در گذر از توفان این سالها، اگر کلاهی بر سرش مانده باشد؛ آن نیست مگر مشتی تجربهی نیک و بد زندگی، که در آثار مکتوب این نسل سرگشته اعم از نظم و نثر ثبت شده است. نشر عرفان در سلسلهی “ادبیات معاصر افغانستان” سر آن دارد که تجربیات قلمی جوانان این سالها را در مجموعههایی به چاپ بسپارد که کتاب حاضر نیز یکی از این مجموعههاست. در مجموعهی حاضر شعرهایی در قالبهای نو و سنتی با موضوعاتی چون کوچ، نامه، اعتدال، توبه، مسافر و باران سروده شده است. برخی از عناوین شعرها عبارتاند از: شبانه اتوبان بلند؛ رفته در موازی ریلها؛ تپههای پر از مه؛ غمگینترین آواز فصل؛ بیست و یک پرنده؛ بهار در پیادهرو؛ صدای زخمی چنگ؛ ایستگاه آخر؛ داغ کهنهی انگور؛ گلدستههای روشن؛ ترانههای کاریز؛ نیلوفرهای سرخ؛ چکههای مهتاب؛ ستاره در غربت؛ آهوی دیوانه؛ پری فرخار؛ بهار سمرقند؛ سیبهای عنقریب؛ و شوکران.